- today
- perm_identity شیرین کریمی
- label صنایع دستی
- favorite 20 لایک
- remove_red_eye 20637 بازدید
- comment 12 دیدگاه
هنر قلمزنی پس از این که انسان با ساخت ابزار فلزی و کشف فلز آشنا شد به شیوههای چکشکاری سرد و گرم شروع میشود و با ساخت ابزار موردنیاز انسان شکل میگیرد. این هنر در هزارههای سوم و دوم پیش از میلاد شکل واقعی خود را باز مییابد و مظهر اوج و شکوفایی آن در ظروف طلایی و نقرهای در هزاره اول پیش از میلاد است که در اشیای کشف شده در شمال غرب، شمال و غرب ایران به چشم میخورد. در ادامه بهطور مفصل به پیشینه هنر قلمزنی از دوره پیش از تاریخ تا به امروز پرداخته شده است.
هنر قلمزنی در دوره پیش از تاریخ
با توجه به تعریفی که از هنر قلمزنی شد، پیشینهی این هنر در ایران تاریخ مشخصی ندارد و اثر و مستندی که بیانگر نخستین مکان یا نخستین شیء باشد که بر روی آن قلمزنی، چکشکاری یا حکاکی شده است، اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ بنابراین برای این که زمانی نزدیک به واقع برای دستیابی به فلز مس، ذوب، ریختهگری، چکشکاری و قلمزنی بر روی فلز توسط انسان روشن شود، ناگریز باید به گفتههای باستان شناسان استناد کرد.
به استناد مدارک و شواهد باستانی به دست آمده از کاوشهای باستان شناسی، مس نخستین فلزی است که در هنر فلزکاری و قلمزنی مورد استفادهی انسان قرار گرفت.
صنعتگران و هنرمندان در آغاز بر اثر آتش کورههای سفالپزی توانستند این ماده معدنی را احیا کنند و با چکشکاری سرد از آن ابزار و زیورآلات بسازند. از تپهی سیلک در نزدیکی شهر کاشان و شوش در خوزستان، ابزار فلزی به دست آمده که حاوی 12/92 درصد مس و اندکی نیکل بوده است.
در مصر، بینالنهرین و ایران از طلا و نقره استفادهی بسیار شده و سومریها با این دو فلز آشنایی کامل داشتند.
فلزکاران و هنرمندان با گداختن سنگ مالاشیت، اکسید آهن، طلا و نقره در آتش، این فلزات را ذوب میکردند اما چون کار آنها پایه نظری نداشت، علت سیلان را نمیدانستند. با این حال فلزکاری و از جمله شناخت اکسیدهای مختلف، کشف معادن، استخراج، احیای فلزات و تکنیک زرگری؛ مسگری، چکشکاری، ریختهگری، لحیمکاری، ملیلهکاری، ترصیع و قلمزنی برگرفته از تجارب هنرمندان باستانی است که قوهی خلاقانه خود در ساخت آثار هنری عالی و جاودان به ظهور رساندهاند.
وجود سرشار معادن مس در نقاط گوناگون ایران و اهمیت کاربرد آن در گسترش تحول فنآوری، سبب رونق تجارت میان مراکز مهم تولید مس با نقاط مصرفکننده آن منجر به تبادل اشیای فرهنگی و سبب تاثیر و تاثر بیشتر آن شد. کهنترین شی مسی در ایران از تپهی باستانی علی کش در حدود پنج هزار سال پیش از میلاد به دست آمده که یک مهره ساخته شده از مس بومی است و با تکنیک چکشکاری سرد انجام شده است.
وجود فراوان معادن مس در نقاط پراکنده ایران چون کرمان، اصفهان، سیستان، خراسان و آذربایجان و کوههای البزر سبب شد تا ایرانیان به آسانی به فلز دست یافتند و به تدریج پس از کسب مهارت در ذوب فلز مس با استفاده از قالب، ابزار و ادوات موردنیاز زندگی از آن ساختند و در مرحله پس از کشف ذوب مس و سایر فلزات، هنرمندان فلزکار دریافتند که برای استحکام بخشی مس با افزایش فلز قلع به آن، آلیاژ سختی بسازند و به دنبال آن دوره مفرغ کشف و نامگذازی شد.
هزاره سوم پیش از میلاد با کشف مرغ بهطور گسترده از این آلیاژ در خاورمیانه استفاده میشد و اولین نمونههای آن در حدود سه هزار سال پیش از میلاد در گورستان سلاطین «اور» پیدا شده است. در هزارهی سوم پیش از میلاد با استفاده مرغ در ساخت اشیای فلزی در منطقهی لرستان چه از نظر هنر قلمزنی و تزئینات و چه از جهت تاثیری که بر فلزکاری ایران در دورههای بعدی دارد از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در اواخر هزارهی دوم و اوایل هزارهی اول پیش از میلاد هنر و صنعت فلزکاری در نقاط گوناگون ایران به ویژه در شمال غرب ایران، غرب ایران (لرستان) و حاشیه جنوبی دریای مازندران شکوفایی کمی و کیفی چشمگیری مییابد.
در هزارهی اول پیش از میلاد فلزکاری و قلمزنی در ایران از رونق و اعتبار ویژهای برخوردار بوده است و آثار با ارزشی از آن دوران بر جای مانده که از جمله آنها جامهای طلای مارلیک است. جامهای استثنایی مارلیک از طریق چکشکاری شکل گرفته و سر گاو حدود دو سانتیمتر از جام برجستهتر است و از نظر شکل دادن طلا در دوره خود حائز اهمیت است که قابل مقایسه با جام حسنلو است، هر دو جام دارای نقوش پیچیدهای هستند که شبیه نقوش معمولی در نواحی آشور، میان رودان، سکایی و ماد است و همچنین جام بسیار زیبای کلاردشت در ارتفاعات مارلیک و رودبار با جامهای دیگر شباهت بسیاری دارد. کشف این جامها اثبات میکند که در اوایل هزاره اول قبل از میلاد در نواحی شمال فلات ایران، امارت نشینهایی وجود داشته که از هنر و تمدن پیشرفتهای بهرهمند بودهاند.
هنر قلمزنی دوره مادها
آثار قلمزنی اندکی از دوره ماده که در سدهی هفتم قبل از میلاد (ق.م) در شمال ایران روی کار آمدهاند به یادگار مانده است. اشیای به دست آمده از آذربایجان حاکی از این است که از نفوذ سکاها به تدریج کاسته شده و سبک مادها در این زمان جای آن را گرفته است. اگرچه مادهای اسکان یافته در هر سین کرمانشاه از مفرغ کاران حمایت کرده و تعدادی از آثار مفرغی را همراه متفویان به گور گذاشتهاند اما بیتردید خود مبتکر آن نوع مفرغ کاری نبودهاند و صرفا مفرغ کاری لرستان را تقلید کرده و در کارهای خود مورد استفاده قرار دادهاند.
مدارک فلزی به دست آمده از زمان ماده به ویژه در قرن شش و هفت پیش از میلاد، اشیای زیویه از توابع سنندج است که در میان آنها آثاری از طلا و نقره و وسایل زینتی و زیورآلاتی چون جام طلا و مجسمههایی از حیوانات به سبکهای آشوری و سکایی و غیره به چشم میخورد.
گردنبند هلالی شکل از طلا، مزین به دو ردیف صحنههای عریض با چهار نقش برجسته از حیوانات گوناگون که رو به سوی درخت نمادین در وسط دارند، نقوش درخت، قوچ؛ گاو بالدار با صورت انسانی اشکال اسطورهای و میوههای کاج، ویژگیهای هنر سکایی دارند که ملهم از هنر آشوری است، نقوش این سینهبند و دستبندها به شیوه قلمزنی و برجستهکاری با چکش و قلم اجرا شده است.
هنر قلمزنی در دورهی هخامنشی
با روی کار آمدن پارسها و تشکیل حکومت هخامنشی، هنر قلمزنی تحول یافت و از جایگاه ویژهای برخوردار شد و بر ادوار پس از خود تاثیر گذاشت. اشیای قلمزنی بسیاری از زمان هخامنشی در مکانهای گوناگون، چه از طریق کاوشها علمی و چه بهصورت کشف اتفاقی به دست آمده که عبارتاند از: شوش، گنجینه جیحون و همدان؛ که دو مورد اخیر بهصورت اتفاقی به دست آمدهاند. دوره هخامنشی، اوج هنر فلزکاری در زمینههای ریختهگری، چکشکاری و ترصیع است.
در نقوش برجسته تخت جمشید آثار و نشانههایی به شکل ظروف در دست هدیه آورندگان و اسلحه در دست سربازان دیده میشود. برخی از اشیا در این موزهها وجود دارد که حاکی از قلمزنی در این دوره است. انواع فلزاتی چون مفرغ، طلا، نقره و آهن در این دوره از مناطق مختلف برای تخت جمشید آورده میشد که حاکی از استفاده زیاد از اشیای فلزی و هنر قلمزنی با نقوش بسیار زیبای هخامنشی است که عبارتاند از: طوق گردن، سینهبند، گوشواره و غیره.
از جمله اشیای شناخته شده قلمزنی دوره هخامنشی دو لوح سیمین به وزن 4 کیلوگرم و زرین به ابعاد 33*33 به قطر 15 میلیمتر و به وزن 5 کیلوگرم است که در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
در زمان هخامنشی برای ساخت فرم و شکل اشیا و همچنین قلمزنی آنها از دو شیوه؛ ریختهگری یا قالبریزی و چکشکاری استفاده میشده.
تنوع در فرمهای ظروف این دوره فراوان است و از جنبه اشکال تزئینی نیز به شیوههای مختلف اجرا شدهاند که عبارتاند از: ظروف مثل کوزه، جام، بشقاب از جنس طلا و نقره، سلاحها و زیورآلات، روکش درها و کتیبهها، ظروف اکثرا به شکل کوزه و از جنس نقره با بدنه مخروطی و شیارهای عمودی و موازی با دو دسته به شکل حیوان به عقب برگشته که حیوانات شبیه بز کوهی، اسب و غیره هستند که در نقوش تخت جمشید در دست هدیه آورندگان دیده میشود.
کاسهها دارای کف و بدنه پهن و لبه تخت به خارج برگشتهاند که با گلهای کوکب و گلبرگهای بزرگ که سطح بدنه را در بر گرفته و کف آنها دارای نقوش تخت جمشید در دست هدیه آورندگان دیده میشود. نقش مایههای تزئینی هنر قلمزنی این دوره اکثرا به اشکال حیوانات و جانوران و نقوش گیاهی؛ چون برگهای نخل، گلها و غنچههای لوتوس و گل و گلبرگها و شیارهای افقی است. زیورآلات مثل گردنبند، گوشواره که با فیروزه، لاجورد، زمرد، کریستال، یشم و عقیق مرصعکاری و روکش درهای چوبی از نقره یا مفرغ قلمزنی شدهاند.
هنر قلمزنی در دوره سلوکی
در دورهی سلوکی با ساخت شهرهای جدید مانند مرو و نسا و انتقال کارگاههای هنری به این شهرها، هنر مشاست. در کاوشهای باستانشناسی در این دو شهر، آثاری از هنر فلزکاری و قلمزنی به دست آمده است.
تعدادی از ظروف در این دوره به دست آمده که حاکی از تلفیق نقوش هنر یونانی و ایرانی است. پلاک فلزی به دست آمده از دوره سلوکی از جنس مفرغ که قلمزنی و حکاکی شده و متأثر از نقوش یونانی است. همچنین مجسمه مفرغی که از انسان به سبک یونانی که شبه مشعل در یک دست دارد و دست دیگر آن شکسته و کلاه تاجی بر سر و گیسوان آویخته در گردن دارد که به شکل ریختهگری اجرا شده است.
هنر قلمزنی دوره اشکانی
با روی کار آمدن پارتها در سال 250 ق.م تا 224 میلادی هنر قلمزنی با همان شیوه هخامنشی با اندک تغییری به عمر خود ادامه داد. با وجود تاثیرپذیری هنر قلمزنی ایران از موتیفهای دوره سلوکی و هلنی با بررسی هنر قلمزنی دورهی اشکانی میتوان دریافت که هنر قلمزنی دوره اشکانی اکثرا تحت تاثیر دوره هخامنشی است تا هنر یونانی و شکل تقریبا همان اشکالی است که در دورهی هخامنشی متداول بود و تنها تغییرات جزئی در نقش آنها دیده میشود. بهعنوان مثال؛ نقوشی به شکل قلب، جای نقوش تخممرغی شکل هخامنشی را گرفته و گلبرگهای لوتوس باریکتر و نوکتیزتر شدهاند.
ساخت مجسمهها و پیکرهها از جنس طلا و نقره و مفرغ به شیوه ریختهگری در دورهی اشکانی از رونق ویژهای برخوردار شد و زیورآلات مرصع با سنگهای قیمتی با همان شیوهی هخامنشی ادامه یافت. در این دوره به دلیل هجوم اسکندر آثار هنری مهمی در دست نیست و به سبب هرج و مرج و کمتوجهی پارتیان به هنر، تنها در اواخر این دوره ساخت آثار قلمزنی رو به رشد نهاد و نمونههای آن مجسمههای مفرغی در گورهای شمی در نزدیک مال میر خوزستان است که ترکیبی از هنر یونانی از جمله سر مجسمه و هنر بومی ایرانی در ساخت تنهی آن که به کارهای برجستهسازی زمان ساسانی شباهت کامل دارد.
از جمله دیگر آثار هنری این دوره دو کاسه با نقوش برجسته، یکی نقرهای در موزهی برلین و دیگری طلایی با نقوش بسیار زیبا در موزهی ارمیتاژ نگهداری میشود و یک پلاک مدور نقرهای که دارای نقوش زنجیرهای در حاشیه و نقش چهارپر در وسط و نقطهچینهای برجسته سهتای با نقوش نقطهچین کوچک در اطراف است که به شیوهی ریختهگری و قلمزنی اجرا شده است در این دوره اکثرا در جواهرسازی و مرصعکاری از قلمزنی فلز استفاده میشد و این هنر رشد چشمگیر و قابل توجهی داشت.
هنر قلمزنی در دورهی ساسانی
با به قدرت رسیدن ساسانیان و تشکیل حکومت آنان به دست اردشیر بابکان در سال 224 تا 650 میلادی و گسترش سرزمینهای تحت سلطه آنان، با تولید و ساخت اشیای فراوان هنری از جمله فلزی و گسترش تجارت میان ایران، یونان و روم ساخت اشیای قلمزنی از رونق زیادی برخوردار شد و این امر سبب تاثیر موتیفهای هنری روم به هنر ایران به ویژه بر روی ظروف نقرهای شد، از جمله تصاویر زنان در حال رقص که در حالتها و اشکال گوناگون تکرار شد.
اشیا به جا مانده از این دوره اکثرا از جنس نقره است که گاهی با طلا ترصیع شدهاند. آثار هنری قلمزنی به دست آمده از این دوره به ویژه آثار رزین و سیمین، مهارت ویژه هنرمندان را نمایان میسازد. ظروف قلمزنی شده این دوره به شکل بشقاب، کاسه، تنگ، ریتون، ظروف کشکولی با نقوش متنوع و ظریف به شکل مجسمه حیوانات است.
بشقابها اکثرا دارای نقوش با تصاویر شکار شاه یا ملکه بر تخت نشسته و ملا زمیان با حیوانات ترکیبی است. نقش زمینههای ظروف بیشتر با نقوش گیاهی؛ مثل برگ مو، پیچک و نقوش به شکل قلب گل انار که در دوره اشکانی تحت تاثیر هنر هلنی با نقوش و موتیفهای ایرانی تلفیق شده است. در این اشیا گاه نقوش انسانی و حیوانی چون پرندگان و بوتههای انار و میوه درختان مزین شدهاند.
اکثر ظروف ساخته شده در دوره ساسانی در مرزهای خارج از ایران کنونی به دست آمدهاند و تعدادشان اندک است و احتمالا در نبردهای میان ایران و روم و نیز حمله اعراب تعداد زیادی از این اشیا به غارت رفتهاند.
در این دوره هنرمندان با زر اندود کردن ظروف نقرهای و روکش کردن غلاف چوبی شمشیرها، دهانه اسب و روکش و مرصعکاری کمربند و همچنین با قلمزنی آثار فلزی و مفرغی به این هنر رونق بخشیدند و اشیای متعدد چون جنگافزار، مجسمه، قطعات پایه تخت به شکل حیوانات ترکیبی با سر پرنده ساختند و این هنر را به اوج اعتلای خود رساندند.
در دوره ساسانی ساخت اشیا به سه طریق زیر انجام میشد:
1- به وسیله چکشکاری بر ورق سرد.
2- به وسیله ریختگی و ساخت ظروف آستردار از ورق.
3- تراش با چرخ که احتمالا با الگوپذیری از چرخ سفالگری توانسته بودند چرخ تراش فلزات را تهیه کنند و به وسیله آن آثار بسیار ظریف و سبک میساختند و پس از اتمام ساخت حجم ظرف، اثر قلمزنی و حکاکی میشده است. شیوه ساخت اینگونه بود که ورق نقره و مس و یا طلا را مسطح میکردند و به وسیله چکشکاری و یا با کاربرد قالبهای محدب و یا سایر قالبها، ابزار فلزی ساخته میشد. یا این که به شیوه قالبگیری، ابتدا شکل یا مدل ظروف نقره را از گل یا موم میساختند سپس را قالب را در محفظه پُر از خاک رس بسیار نرم قرار داده و نقره مذاب درون آن میریختند، حرارت فلز مذاب، موم را ذوب میکرد و پس از خنک شدن شیء آن را پرداخت میکردند و بعد تزئینات را به وسیله قلمزنی و حکاکی روی آن انجام میدادند.
با توجه به گسترش هنر قلمزنی دوره ساسانی که حاکی از پیشرفت تکنیک ساخت و شیوههای متنوع تزئینی ظروف قلمزنی است که هنر قلمزنی دوره ساسانی در دوره اسلامی ادامه یافته و اساس هنر قلمزنی دوره اسلامی بر مینای دوره ساسانی قرار گرفته است.
هنر قلمزنی دوره اسلامی
با ورود دین مبین اسلام ایران و پذیرش آن توسط ایرانیان، هنرمندان تحت تاثیر آیین همه جانبهنگر جدید قرار گرفتند و با تداوم هنر ساسانی با توجه به حرمت استفاده از طلا و نقره ظروف ساخته شده در اوایل این دوره بسیار اندک است و در فرجام از این دو فلز گرانبها برای ترصیع فلزات دیگر مثل مفرغ و آهن استفاده شده است.
در قرون اولیه اسلامی، اعراب که خود هنر خاصی نداشتند، هنر قلمزنی دوره ساسانی را مورد تقلید قرار داده و در سدههای بعد در اثر علاقهی هنرمندان ایرانی به مذهب و گرایش آنان به دین اسلام، با تاثیرپذیری از آرا و عقاید اسلام در خلق آثار فلزی استفاده کردند. با استفاده از خطوط کوفی در حکاکی آیات و احادیث بر روی فلز، جلوهی بیشتری به این هنر بخشیدند.
در دوره سامانیان هنر قلمزنی در اثر تبادلات تجاری به سایر ممالک اسلامی راه یافت. آثار این زمان به دلیل حرمت و طلا و نقره اکثرا از مس، مفرغ، آهن، برنج و روی ساخته و تزئین میشد. در سدههای اولیه اسلامی فلز اصلی مورد مصرف فلزکاران اسلامی مفرغ بود اما از قرن پنجم قمری کاربرد فلز برنج متداول شد. اشیای قلمزنی شده دوران دیلیمان در موزههای ایران از جمله آثار معروف این دوره است.
از سدههای اولیه تا قرون سوم و چهارم قمری اشیا فلزی در ایران به سبک زمان ساسانی ساخته میشد. در قرن چهارم قمری به ساخت اشیا قلمزنی توجه بیشتری شد و ظروف به صورت ساده در زندگی روزمرهی مردم کاربرد یافت. در این دوران به تدریج از نظر ساخت و شکل تزئینات در هنر قلمزنی اسلامی تغییرات ایجاد شد و این هنر در خراسان رشد چشمگیری داشت. مکتب قلمزنی خراسان در سده چهارم قمری شک گرفت و در دورهی سلجوقی به اوج کمال خود رسد.
هنر قلمزنی دوره سلجوقی
سلجوقیان در اوایل سدهی پنجم قمری از ترکستان به ماوراءالنهر آمدند و سکونت گزیدند و سپس خراسان، بغداد، شمال عراق، سوریه، ارمنستان و آناتولی را متصرف شدند. با علاقهای که حکام سلجوقی به هنر داشتند، هنر قلمزنی همچون سایر رشتههای هنری حمایت شد و گسترش چشمگیری یافت.
اجرای قلمزنی بر روی ظروف در زمان سلجوقیان به ویژه در مکتب خراسان به اشکال گوناگون همچون نواختن آلات موسیقی، رقص، انسان نشسته بر روی تخت به صورت صور فلکی، حیوانات چهارپا در حال جستجو به ویژه خرگوش با گوشهای بلندتر از حالت طبیعی نقوش پرندگان و گیاهان چون برگ مو، پیچک بر زمینه اشیا قلمزنی و به شیوههای بسیار زیبای آن روز تزئین میشد.
ایجاد نقوش گیس بافت شامل نوارهایی در تزئینات ظروف به شیوه و سبک بسیار زیبا متداول شد. در این دوران ترصیع فلزات بهصورت مفتولهای طلا، مس و نقره و یا ترصیع ظروف مفرغی با مفتول مس رایج شد. از کارهای بسیار زیبا در این دوره مشبککاری روی فلز است.
در پایان این دوره نقوش هندسی نقوش هندسی مثل لوزی، دایره و غیره با انواع نقوش گره، توأم با نقطهچین رایج شد و قلمزنی بسیاری از ظروف با این نقوش و موتیفها، معمول گردید و همین روش مقدمهای برای اجرای نقوش گره و ترکیب آن با نقوش انسانی و حیوانی در ادوار بعدی اسلامی به ویژه خراسان و ماوراءالنهر تکوین یافته بود، پس از حمله مغول به دلیل ویران شدن بسیاری از مراکز هنر این منطقه و مهاجرت هنرمندان به غرب و میانرودان، در آن نواحی تداوم یافت. هنر فلزکاری خراسان از شرق شروع شد و ذر غرب رشد و گسترش یافت.
هنر قلمزنی در دوره مغول و تیموری
با حمله مغول به ایران در سال 618 قمری شهرهای ایران ویران شد و هنرمندان مجبور به ترک مراکز عمدهی هنری در خراسان شدند و به سرزمینهای دیگر چون فارس، آذربایجان، موصل در شمال عراق، سوریه و مصر، مهاجرت کردند و در نتیجه هنر قلمزنی در این مرکز تحت حمایت حکام قرار گرفت.
با تصرف سوریه توسط غازان خان در اوایل سده هشتم قمری هنرمندان قلمزن مورد حمایت ایلخانیان قرار گرفتند و بعدها شهرهای حَلب، دیار بکر، موصل، شیراز و تبریز از مراکز بزرگ هنر قلمزنی به شمار آمدند. در این زمان در اثر تبادل افکار هنرمندان در این هنر تحولی پدید آمد و آثار قلمزنی تحت تاثیر هنرهای بومی قرار گرفت، بهگونهای که در سوریه و مصر نشانههای این تحول بیشتر به چشم میخورد. به دنبال آن هنر قلمزنی در شرق و شمال شرق ایران برای مدت کوتاهی دچار رکود شد.
ساخت ظروف از نظر حجم و شکل همچنان به شیوه رایج در خراسان انجام میشد اما اجرای نقوش قلمزنی بر روی ظروف تغییر کرد، از جمله اجرای نقوش گیس بافت که در خراسان انجام میشد، در این زمان بیشتر شد و کلمات و عبارات مرسوم در سوریه جای عبارات رایج در خراسان گرفت. پوشش مغولی به ویژه نقوش کلاه و لباس آنان جانشین طرحهای پوشاک سلجوقی شد. ترصیع و دُر نشاندن ظروف در این زمان به تقلید از دوره سلجوقی تداوم یافت. استفاده از هنر خوشنویسی در قلمزنی به وفور گسترش یافت و ظروف زیادی از این گونهها ساخته و تزئین شد.
با حمله تیمور به ایران سرزمینهای ماوراءالنهر و خراسان با تصرف تیموریان درآمد. تیموریان چون به هنر علاقه وافر داشتند، هنرمندان را از مکانهای دیگر در خراسان گردآوردند و حمایت کردند بهگونهای که هرات دوباره رونق هنری خود را بازیافت و بزرگترین مرکز هنری آن روز شد. در این زمان به وسیله ریختهگری و قلمزنی و روی فلز تحت تأثیر مسائل فرهنگی آن روز، ظروف بزرگ فلزی از جمله سنگابهایی برای مساجد ساخته شد.
در آغاز دوره تیموری هنرمندان، اشیای فلزی را به شکل ساده و بیپیرایه امام برجسته با ایجاد خطوط و کتیبههای زیبا میساختند در این میان اشیای فلزی بسیاری از مس، برنج، مفرغ، آهن و فولاد چون ظروف و اسلحههای نقره و طلاکوبی ساخته شد. با گذشت زمان در ساخت اشکال ظروف دگرگونی پدیدار شد و ظروفی چون پایه شمعدان، بشقاب، لگن و غیره متناسب با نیازهای فرهنگی روز به سبک سلجوقی و ظروف آبخوری با بدنه گرد و دهانه گشاد و کاسههایی به شکل نیمکروی با روشهای محدب ساخته شد.
در هنر قلمزنی سلجوقی، سنتهای گذشته به ویژه در ساخت تداوم یافت اما به تدریج در شیو تزئین و حکاکی و قلمزنی دوره تیموری تحولاتی پدید آمد.
هنر قلمزنی در دوره صفوی
در عصر صفوی که دوران طلایی هنر ایران به شمار میرود؛ هنر قلمزنی با حفظ سنن گذشته ادامه یافت و همچون دوره پیش، استفاده از فلزات گوناگون بهطور گسترده در ساخت اشیا ارزشمند طلاکوب مرسوم بود. در این دوران قلمزنی بسیار گسترش یافت. اجرای نقوش ظریف و بسیار ریز و زیبا جای نقوش درشت و ضخیم را در تزئین اشیا گرفت.
زرکوبی فلزات گستردهتر شد، ظروف قلمزنی و مشبککاری در دوره سلجوقی رایج شده بود در این زمان با کاربرد انواع خطوط به ویژه نستعلیق از زیبایی دو چندان برخوردار شد و مضامین نگارگری با همان ظرافت بر روی ظروف قلمزنی شد. در این زمان در شکل و تزئینات نقوش روی ظروف تحولات شگرفی پدید آمد.
ساخت شکل ظروف در احجام و ابعاد بزرگتر از جمله شمعدانها با پایههای پهن، بدنه استوانهای و لبه تخت به خارج برگشته و دارای درپوش، ساخت جامهای قلع اندود و قلمدان برنجی با دو لوله و دوات متصل به دو لوله آن، تنگ و آبخوری به همراه ادوات جنگی، زره پوش و شمشیر به شیوههای بسیار زیبایی زرکوبی شده از ویژگی قلمزنی دوره صفوی است.
در این زمان ظرافت و زیبایی نقوش اسلیمی و گیاهی بر روی ظروف بیشتر شد، نقوش انسانی و حیوانی که در دوره تیموری تقلیل یافته بود به شکل گسترده روی ظروف رایج شد و از زیبایی دو چندان برخوردار گردید.
در اثر گسترش اعتقادات شیعی، استفاده از اشعار مذهبی ویژه شیعه و نگارش خطوط و کتیبهها با اسامی مقدس و نیز اشعار نغز و دلنشین فارسی به خط شیوای نستعلیق بهطور گسترده بر روی ظروف قلمزنی و حکاکی شد، همچنین کاربرد مس مرغوب در این دوره نسبت به دوره قبل که از مس زرد رنگ استفاده میشد، در این آثار از جلا و درخشش بیشتر برخوردار است.
این هنر در زمان صفوی همچون دیگر رشتههای هنرهای سنتی ایران از چندان ظرافت و زیبایی برخوردار شد که امروز در جایی که به اوج شکوفایی میرسد، تقلیدی از سبک دوره صفوی است. اشیای برنجی که در قرن پنجم هجری رواج داشت در این زمان دوباره رونق گرفت، اکثر ظروف مسی، سفیدگری و از آهن و فولاد در ساخت ظروف استفاده میشد.
تزئینات با ترصیع ظروف با طلا و نقره و جواهرات و سنگهای قیمتی بهصورت دُر نشان روی اسلحه و شمشیر رونق گرفت و با حمله افغانها به ایران و سقوط دولت مقتدر صفوی، هنر قلمزنی به خاموشی گرایید اما هنرمندان گمنامی در گوشه و کنار به احیای این هنر در زمان افشاریه و زندیه به تدریج به حیات خود ادامه داد.
هنر قلمزنی در دوره قاجار
در زمان قاجار به دلایل بیاعتنایی حکام قاجار به هنر و حمایت نکردن از هنرمندان، هنر قلمزنی همچون رشتههای دیگر هنری رو به ضعف نهاد اما ساخت شمشیر با فولاد که در دوره صفوی رونق داشت، ادامه یافت. در این دوران ساخت جعبههای قلمزنی نگارش خطوط و خوشنویسی و اسطر لابسازی به شیوه قلمزنی و مشبککاری مرسوم و متداول بود.
در دوره قاجار سنت ساخت علامت به طور جدی آغاز شد و تا امروز ادامه دارد که خود یکی از مکاتب هنر قلمزنی است. همزمان با قاجار ساخت وسایل روزمره از مس سفید کرده بهصورت طاس، لگن، سینی و نظیر آن با اشکال گوناگون رواج داشت. نقوش قلمزنی شده بر ظروف مسی و برنجی اکثرا نقوشی اسلیمی و گلهای در هم پیچیدهای است که نقوش حیوانات و پرندگان بسیاری را در برگرفته است. گل، برگ مو و پیچک که بر ظروف مشبککاری پدید آمد و بر روی آنها قلمزنی شده از دیگر ویژگیهای این هنر در این دوره اسلامی است.
اما بهطور کلی در اواخر دوره قاجار در اثر کم توجهی به هنرمندان، کساد بازار و مشتریان ظروف قلمزنی، این هنر مدتها در غربت به سر میبرد. در واقع اشیای هنری قلمزنی و تعدد آثار بازاری و معمولی بر آثار واقعی هنری فزونی یافت و این کیفیت کم و بیش تا سالها ادامه داشت.
هنر قلمزنی دوره معاصر
هنر قلمزنی در اوایل دوران متأخر به ویژه از اوایل دوران پهلوی تاکنون دچار یکنواختی و تقلید صِرف از سبکهای دوران سلجوقی و صفوی شده و بیشتر جنبه بازاری به خود گرفته است.
در سالهای اخیر حیات دوباره این هنر و زنده کردن سنن ارزشمند گذشته به همراه نوآوریهایی در آن، مدیون تلاش هنر قلمزنی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است که از زمان تاسیس این کارگاه در سال 1335 هجری شمسی و انتصاب هنرمند شایسته مرحوم استاد محمود دهنوی به سرپرستی این کارگاهها، این هنر جان تازهای یافت و گامی نو در توسعه و گسترش این هنر برداشته شد. این حرکت نخست با ارائه طرحها و نمونههای بارز و منحصر به فرد که با آثار عرضه شده در بازار متمایز بود، آغاز شد و الگویی برای هنرمندان به شمار رفت.
در این راستا ابتدا مناسبترین شیوه پرداختن به روشهای گوناگون و نمونههای اصیل هنر قلمزنی بود که به بوته فراموشی سپرده شده بود. در این کارگاهها اشکال متنوع قلمزنی ادوار گذشته، چه آثار پیش از اسلام و چه نمونههای برجسته دوران اسلامی مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است و تلاش شده که انواع مهم و بدیع این آثار از نو ساخته و اجرا شود و نمونههایی از آثار منحصر به فرد در موزهها گذاشته شود و در دسترس عام قرار گیرد.
با تلاش بیوقفه هنرمندان فنون از یاد رفته در زمینههای قلمزنی اصیل و ارزشمند احیا شد بهگونهای که آثار ساخته شده از جهت طرح و نقش و اجرا با آثار گذشتگان برابری میکند. کشف رموز هنری و زیبایی آثار گذشتگان و استفاده از طرحهای طراحان و نقاشان معاصر سبب شد تا هنرمندان رشته قلمزنی با الهام از ذوق و اندیشه قدما و شیوههای سنتی، دست به نوآوریهایی بزنند و آثاری خلق کنند که در نوع خود بسیار زیبا و کمنظیر است.
تهیه و گردآوری مطلب: وبلاگ فروشگاه اینترنتی پرنون
منبع: هنر قلمزنی در ایران، آشنایی با صنایع دستی ایران، هنر ایران باستان، سیری در صنایع دستی ایران، ایران در پیش از تاریخ باستانشناسی ایران از آغاز تا سپیدهدم شهرنشینی
لطفا با ارسال دیدگاه برای این مطلب ما را از نظر و پیشنهادات خود آگاه کنید
دیدگاه (12)