- today
- perm_identity شیرین کریمی
- label صنایع دستی
- favorite 9 لایک
- remove_red_eye 5266 بازدید
- comment 10 دیدگاه
بدون تردید یکی از هنرهای سنتی و صنایع دستی با ارزش و مطرح ایران در سطح ملی و بین المللی هنر قلمکار و قلمکارسازی است که در حال حاضر در زمره چاپهای سنتی قرار دارد و درخشش آن از دورهی صفویه در شهر اصفهان آغاز و تا زمان حاضر استمرار و ادامه یافته است. استادان و هنرمندان ایرانی بهویژه فرهیختگان هنری شهر اصفهان چنان در رشد، بالندگی، تحول، تکامل نگارهها، شیوههای تولید، متنوع ساختن آثار و در افزایش جلوهی هنری آن کوشیدهاند که این هنر تبدیل به یکی از هنرهای پر رونق و مطرح ایرانی شده است. با توجه به اهمیت این هنر اصیل ایرانی و جایگاه رفیع آن در بین مردم فروشگاه اینترنتی پرنون قصد دارد در طی مقالهای هنر قلمکار را به طور کامل به شما هنر دوستان معرفی نماید.
1- تعریف قلمکار
در فرهنگ لغت دهخدا در مورد تعریف قلمکار آمده صنعت حکاکی، نقاشی، قلمکاری، مخطط به خطوط پهن و طویل، منقش به راههای سیاه و سفید با دو رنگ دیگر، نوعی از بافتههای رنگارنگ و الوان، چیزی که به قلم نقش کرده باشند، پارچهای که بر روی آنها نقشها و گلها را با قلم نگارند. جالب است بدانید که در گذشته قلمکارسازی به «چیت سازی» و قلمکارساز به «چیت ساز» و حرفه و هنر قلمکاری به «چیت سازی» یا «چیتگری» مشهور بوده است که در آغاز پیدایش این هنر، روی پارچه پنبهای یا ابریشمی با قلم نگارههای مورد نظر را نقاشی میکردند و چون گران و سخت بود بعد با استفاده از قالبهای کندهکاری شده نقوش را بر روی پارچه منتقل میکردند که تنها نقص آن استفاده از رنگهای محدود با قالبهای مشخص بود اما زمان نقشزنی با قلم این اشکال و محدودیت از بین میرفت.در بخشی جداگانه نحوه تولید پارچههای قلمکار را توضیح دادیم و در ادامه قصد داریم انواع قلمکار و موارد استفاده از پارچه قلمکار از گذشته تا به امروز را شرح دهیم.
2- معرفی انواع قلمکار
بهطور کلی قلمکار دارای سه نوع میباشد که عبارتند از: قلمکار خمرهای، قلمکار زر و اکلیلی و قلمکار جیگرنات که در ادامه بهطور کامل به آنها پرداخته شده است.
شکل 1: انواع پارچه قلمکار
2-1: قلمکار زر یا اکلیلی
قلمکار زر یا اکلیلی نیز، یکی از انواع مختلف قلمکار است که به طور عمده در قدیم تهیه و تولید میشد. این نوع محصول، به علت مشکل بودن عملیات تولید متاسفانه در حال حاضر تهیه نمیشود و باقیماندهی محصولات قدیمی نیز به ندرت یافت میشود. برای تهیهی قلمکارهای زر یا اکلیلی معمولا بعد از آن که چهار رنگ اصلی یعنی مشکی، قرمز، نیلی و زرد را با قالبهای مخصوص روی پارچه چاپ کردند و پارچه از نظر تولید، کلیهی مراحل را طی کرد و کامل شد مقداری اکلیل را با سریشم در ظرف مخصوصی که حاوی آب به مقدار لازم است، میریزند و ظرف را روی آتش قرار میدهند.پس از مدتی سریشم، در اثر حرارت ذوب و با اکلیل مخلوط میشود؛ در ظرف دیگری نیز مقداری کتیرا را با آب مخلوط میکنند و حرارت میدهند تا به صورت لعاب درآید سپس آن را داخل تغاری میریزند و روی آن پارچهای میکشند و با گستردن پارچهی قلمکار مورد نظر، روی میز مخصوص و قرار دادن این ظروف در کنار هم، در طرف راست میز به وسیلهی پوچه، از محلول سریشم و اکلیل روی پارچه ی سطح تغار که آغشته به لعاب کتیرا است می مالند و قالب مخصوص رنگ مشکی را به وسیلهی زدن روی این پارچه، به محلول اکلیل آغشته میکنند و آن را درست روی نقش مشکی چاپ شده، منتقل مینمایند.در این حالت نقوش مشکی تبدیل به رنگ طلایی مخصوصی میشود که موسوم به قلمکار اکلیلی است. در دوران صفویه و زمانی که صنعت قلمکار از نظر هنری در اوج شهرت بود تهیه کنندگان و استادان قلمکاری برای لباس درباریان از روی قلمکارهای اکلیلی اقدام به تولید و ساخت قلمکار زر می کردند.
نحوهی تهیه و تولید این نوع قلمکار بدین صورت است که به جای استفاده از محلول سریشم و اکلیل از محلول طلا استفاده میکنند. تهیه محلول طلا روشی خاص دارد که علاوه بر قلمکاری در تذهیب کاری و نگارگری نیز استفاده میشود. استادان، ابتدا یک قطعه طلا (معمولا سکه ی طلا) را انتخاب میکنند به وسیله نورد زرگری به صورت نوار نازک و طویلی تغییر شکل میدهند و آن را با قیچی به اندازههای ۱۰×۱۰ میلیمتر میبرند سپس هریک از قطعات را بین دو صفحه از پوست آهو به ابعاد ۱۰×۱۲ سانتیمتر، قرار میدهند؛ آنگاه تعدادی از پوستها را که به این طریق در بین هر دو تای آن یک قطعه طلا قرار دارد در یک بسته چرمی که به گوشه های آن سیمهایی محکم بسته شده روی تخته سنگی مکعب شکل قرار میدهند. (سطح این سنگ معمولا ۳۰×۳۰ سانتیمتر و ارتفاع آن، تقریباً پنجاه سانتیمتر است) و سیمها را در اطراف سنگ محکم به زمین میکوبند و سپس با پتک آهنگری، مدتی طولانی روی آن ضرباتی وارد می کنند پس از باز کردن بسته چرمی، قطعهی کوچک طلا به اندازهی ورق پوست، ۱۲×۱۰ سانتیمتر در میآید و در نتیجه قطر آن فوق العاده نازک میشود. این ورقههای نازک طلا را با چسب غلیظ صمغ یا عسل در یک بشقاب چینی لعابدار حل میکنند و با اضافه کردن مقداری آب جوش در داخل بشقاب محلول طلا جدا و تهنشین میشود.
برای طلاکاری قلمکار، تهنشین طلا را با سفیدهی تخم مرغ مخلوط میکنند و با قلم مو یا قالب مشکی قلمکار روی پارچههایی که کلیهی مراحل تولید آن به اتمام رسیده نقوش دلخواه را ایجاد میکردند. نقوش ایجاد شده به وسیلهی محلول طلا دارای درخشندگی خاصی است ولی به علت اشکال در تولید و بالا بودن هزینهی آن، این قبیل محصولات در گذشته صرفا برای درباریان و اشراف تهیه میشد. به علت کمی تولید و از بین رفتن این نوع فرآورده ها امروزه اگر قطعاتی از آن یافت شود، فوق العاده باارزش است .
تصویر 1: لباس تهیه شده با قلمکار زر و اکلیلی
2-2: قلمکار خمرهای
برای تهیه قلمکار خمره ای، در قدیم پارچه های معروف به «خروسی» را که همان چلوارهای عریض بود، انتخاب میکردند و چند طاقه را با هم به رودخانه می بردند و مدت ۲۴ ساعت پارچه ها را در آب زاینده رود، به حالت سکون قرار می دادند تا خیسانده شوند بعد از سپری شدن مدت مذکور آنها را از آب بیرون میآورده و به اصطلاح «سنگ گیری» میکردند؛ بدین معنی که گازران چند سنگ آسیاب را در کنار رودخانه طوری قرار میدادند که با نصب سنگ دیگری در زیر آن به صورت سطح شیبدار درمیآمد سپس پارچههای خیس خورده را با در دست گرفتن قسمتی از آن بارها بر روی این سنگها میزدند تا مواد زاید موجود در آنها از قبیل آهار اضافی گرفته شود، این عمل را «سنگ گیری» مینامند. بعد از «سنگ گیری»، پارچه ها را مجددا در آب رودخانه میشویند و روی ریگهای ساحل پهن میکنند تا خشک شود سپس مقداری هلیله را با مازوج و گرد پوست انار در تغارهای بزرگی که کنار رودخانه تعبیه شده، میریزند.
اضافه کردن مقداری شیر گاو و آب (معمولا ظرف را پر از آب میکنند) و حل کردن مواد در آن، پارچههای شسته و خشک شده در آفتاب را در داخل تغار میریزند و تقریبا پانزده دقیقه در این وضع قرار میدهند. پس از سپری شدن مدت مزبور، پارچه را خارج میکنند و با چلاندن آن، آب و رنگ اضافی را خارج میکنند در این موقع پارچه به رنگ زرد مایل به کرم درآمده است. بعد از مدتی که در مجاورت هوای آزاد، پهن و خشک شد، آن را به کارگاه میبرند و عملیات بعدی یعنی عمل قالب زنی انجام میدهند. در ادامه فرمول رنگهای مربوط به قلمکار خمرهای و مراحل تولید آن شرح داده شده است.
1-2-2: مراحل تولید قلمکار خمرهای
شکل 2: مراحل تولید قلمکار خمرهای
1- موم کشی
برای انجام این عمل، مقدار معینی موم را در ظرفی حرارت میدهند تا کاملا ذوب شود سپس آن را در ظرف مسی دیگری میریزند و روی آتشی ملایم میگذارند؛ ضمنا یک ورقهی مسی مسطح با ابعاد 5/1×۲ متر را روی گودالی که درون آن آتش روشن شده، قرار میدهند و پارچههایی را که قبلا «گلی بنه» داده شده، روی سطح مسی میگسترند و با وسیلهای شبیه پوچه مال، موم مذاب را از داخل ظرف بر میدارند و بر روی پارچه گسترده شده روی صفحه مسی به طور یکنواخت میکشند.
به علت گرم بودن سطح مسی و مذاب بودن موم، کلیهی نقاط پارچه با یک لایه نازک موم پوشیده میشود. پس از اینکه پارچه کاملا و به طور یکنواخت به موم مذاب آغشته شد آن را در سایه میگسترند تا خشک شود سپس آن را در آب نیم گرم فرو میبرند که به این عمل «موم کشی» میگویند. منظور از انجام این عملیات ایجاد حرارت زیاد (معادل نقطه ذوب موم)، جهت تثبیت رنگهای چاپ شده روی پارچه است (چون تثبیت رنگهای مختلف احتیاج به وجود شرایط خاص از نظر حرارت دارد و از آنجا که در زمانهای قدیم به سادهترین وسیله امکان دسترسی به چنین حرارتی از طریق فوق امکان پذیر نبوده است، لذا اقدام به موم کشی می کردند). به استثنای رنگهای مشکی و قرمز، که قبلا به وسیله جوشاندن در پاتیل آلیزارین و گرد پوست انار، تثبیت شده بود، برای تهیه و تثبیت سایر رنگها به همین طریق عمل میکردند.
2- صباغی
در این مرحله، پارچههای موم کشی شده را به کارگاه رنگرزی میبرند. در آنجا خمرههای بزرگی وجود دارد که در زیر خمرهها محلی برای حرارت دادن مواد داخلی خمره تعبیه شده است. این خمرهها را پر از آب و زیر آن آتش روشن میکنند سپس داخل خمره مقداری نیل مخصوص موسوم به «نیل مجلسی» میریزند و دهانهی خمره را با سبدی مسدود میکنند و به مدت یک هفته به همین حالت محتویات داخلی خمره را حرارت میدهند. آنگاه مقدار کمی آهک داخل خمره میریزند و چندبار در روز آن را به هم میزنند پس از پانزده روز که آهک کاملا با نیل داخلی خمره مخلوط شد و به اصطلاح «رسیده شد»، پارچه های موم کشی شده را در خمره فرو میبرند و بعد از مدتی آنها را بیرون میآورند و خشک میکنند.
در این موقع مقداری «کلا» در آب میریزند و مدتی بعد آب آن را میگیرند و گرم می کنند و پارچه ها را پس از خشک شدن در محلول آب گرم و کلا فرو می برند تا مومهای موجود در پارچه حل شود. معمولا این عمل در کنار رودخانه انجام میشود و پس از آنکه پارچهها را در آب رودخانه شست وشو دادند آنها را خشک و سپس جمع میکنند. در این موقع زمینهی پارچههای قلمکار آبی کم رنگ و نقوش متن پارچه، مشکی، آبی، قرمز و صورتی است.
البته روی بعضی از پارچه های تولیدشده، نقوش قهوهای رنگ، چاپ شده که به منظور تغییر نقشهای مذکور از رنگ قهوهای به رنگ زرد، عملیات زیر انجام میشود:
معمولا مقداری زاج سیاه را با لعاب کتیرا مخلوط می کنند و در قدحی میریزند روی آن پارچه ای می کشند، آنگاه پس از آغشته کردن قالبهایی که قبلا با آن نقوش قهوهای را چاپ کردهاند، به رنگ موجود در قدح و انتقال آنها بر روی نقشهای قبلی و خشک کردن پارچهها عملیات شست وشو را در رودخانه انجام میدهند پس از این عملیات، در تغار حاوی آب، مقداری کلا حل میکنند و پارچهها را داخل آب کلا فرو میبرند و پس از خشک شدن پارچه ها و شست وشوی مجدد نقوش قهوهای قبلی در اثر نفوذ زاج سیاه به داخل مولکولهای رنگ قهوهای تغییر مییابند و رنگ زرد ظاهر میشود.)
3- مهره کردن
آخرین مرحله تولید قلمکار خمرهای «مهره کردن» است که در حقیقت عمل تکمیل پارچه است. بدین ترتیب که پارچههای قلمکار را بعد از خاتمهی کارهای چاپ و نقش زنی، ابتدا به محلول رقیق کتیرا آغشته میکنند (کتیرا، به عنوان آهار به کار می رود.) سپس آنها را روی سنگهای صاف و صیقلی مخصوص که زیر آن حرارت مختصری ایجاد شده، پهن میکنند و با سنگ دیگری به نام مهره، سطح پارچه را با فشار زیاد و حرکت متعادل دست اتو میکنند. برای به دست آوردن پارچهی مرغوب که از جلا و شفافیت لازم برخوردار و بدون چین و چروک باشد، افراد متخصص اغلب در منازل و کارگاههای شخصی، مرحلهی مهره کردن را انجام میدهند.
2-2-2: فرمول رنگهای قلمکار خمرهای
1- چاپ رنگ مشکی
برای تهیهی این رنگ ابتدا قطعاتی آهنی را در داخل تغاری حاوی آب میریزند و آنها را به مدت یک هفته مرتبا به هم میزنند تا مایع داخل تغار بر اثر اکسید شدن آهن و اختلاط آن با آب تغییر رنگ پیدا کند. مایع به دست آمده را در ظرفی جداگانه نگهداری میکنند و سپس با مواد دیگری که رنگ مشکی را تشکیل میدهد، ترکیب میکنند. در ظرف دیگری موسوم به «تاره»، این مایع را میریزند و با افزودن زاج سیاه، روغن کرچک (روغن چراغ) و لعاب کتیرا (برای گرفتن لعاب کتیرا، آن را به مدت ده روز در آب خیس کرده و پس از این مدت، محلول را صاف می کنند)، رنگ مشکی را به دست میآورند (میزان مصرف هرکدام از مواد متشکله رنگ مشکی، براساس تجربه است). برای تهیهی رنگ با غلظت مورد نظر میزان کتیرا را کم یا زیاد میکنند.
مایع را درون ظرفی میریزند و سطح ظرف را با پارچهای می پوشانند به نحوی که با کشیدن دو طرف پارچه دو قسمت دیگر ظرف باز بماند آنگاه پوچه مال، با آغشته کردن پوچه به محلول رنگی آن را روی پارچه میمالد. در این حالت، استادکار از طریق آغشتن قالب به رنگ و انتقال آن بر روی پارچه نقوش سیاه را چاپ میکند (همان طور که قبلاتوضیح داده شد، پیش از عمل نقش زنی، پارچه را معمولا با استفاده از محلول پوست انار، مازوج و هليله به رنگ زرد درمیآورند؛ سپس با بریدن پارچه برای مصارف مورد نظر آنها را روی تخته میگسترند و نقوش مناسب هر پارچه را چاپ میکنند). ظرف محتوی رنگ در طرف راست استادکار قرار دارد. پس از انتقال قالبها بر روی پارچه با زدن ضربات محکم بر روی آنها نقشهای قلمکار را بر روی پارچه چاپ میکنند. چون تعداد استادان قالب زن در گذشته زیاد بود، هر یک از آنها قسمتی از پارچه را قالب میزد یعنی یک نفر حاشیه و دیگری متن را، به همین ترتیب تمام پارچه نقش زده می شد. این رنگ با انجام عملیات دیگری که بیان خواهد شد به رنگ اصلی و ثابت که در محصولات قلمکار دیده میشود تبدیل میگردد، ضمنا از این پارچه باید با دقت کامل مراقبت شود که آب روی آن نریزد چون در غیر این صورت، رنگها پخش و در نتیجه پارچه سیاه میشود. (اگرتمام پارچه را یک مرتبه در آب فرو ببرند رنگ، پخش نمیشود به همین علت، بعد از آنکه دو رنگ مشکی و قرمز قالب زده شد، پارچه را برای گرفتن رنگهای اضافی، در آب رودخانه فرو میبرند).
2- چاپ رنگ قرمز
برای تهیه رنگ قرمز یا رنگ دوم مقداری زاج سفید را با حرارت دادن در آب حل می کنند آنگاه این محلول را با لعاب کتیرا که طرز تهیه آن قبلا در مورد رنگ مشکی گفته شد درون ظرف آبی حل میکنند و با افزودن مقدار لازمی گل سرخ مخلوط را مدتی با دست میمالند تا محلول شفاف شود؛ این عمل را «کف زدن» میگویند. نحوهی استفاده از رنگ قرمز هم درست مشابه رنگ مشکی است با این تفاوت که قالبهای هرکدام مخصوص به خود است.
در قدیم به منظور ایجاد تنوع رنگی بیشتر رنگ قرمز به دست آمده را با افزودن مقداری آب کمرنگتر می کردند و در لابه لای نقوش مشکی و قرمز، به وسیلهی قالبهای مخصوص از آن استفاده میکردند (این نقوش به رنگ صورتی است) و این رنگ را «نیم سیر» یا «نیم رنگ» میگفتند در این حالت رنگ دوم هم مانند رنگ اول برای تثبیت احتیاج به عملیات دیگری دارد که قبل از انجام باید از پارچه های معروف به «جلی»، مواظبت زیادی کرد زیرا اگر روی جلیها آب بریزد پارچه به کلی خراب میشود.
در این موقع پارچهها را به رودخانه میبرند حدود دو تا سه ساعت در آب رودخانه میشویند تا رنگهای اضافی آن گرفته شود و به منظور زدودن کامل این رنگها بار دیگر آنها را «سنگ گیری» میکنند. بعد از «سنگ گیری» پارچه ها را مجددا می شویند. روی ریگهای ساحل زاینده رود پهن میکنند تا کاملا خشک شود. برای تثبیت رنگهای نقش زده شده، ابتدا پاتیل را پر از آب می کنند و با حرارت دادن، آب آن را جوش میآورند سپس حدود دوازده کیلوگرم پوست انارساییده را به آب جوش داخل پاتیل اضافه میکنند و بعدا حدود نود کیلوگرم مغز روناس (برای یک هزار متر پارچه) را داخل پاتیل میریزند و حرارت میدهند تا کاملا در آب حل شود.
در این حال رنگ محلول داخل پاتیل قرمز میشود( در حال حاضر به جای مغز روناس از آلیزارین استفاده می کنند.) بعد از مدتی جوشیدن و حل شدن کامل مواد داخل پاتیل، پارچههایی را که پس از شست وشو در کنار رودخانه خشک کرده اند، داخل پاتیل میریزند و حرارت می دهند. نحوهی جوشاندن پارچه ها در داخل پاتیل به این صورت است که پارچه ها را قطعه قطعه داخل پاتیل میریزند و به وسیلهی چوبهای بلندی زیر و رو می کنند تا محلول حاصل به کلیهی نقاط پارچه نفوذ کند. در صورتی که این عمل انجام نشود، محلول داخل پاتیل یکنواخت در پارچه اثر نمی کند و زمینهی آن را از بین می برد.
برای اینکه پارچه ها چروک نشود، معمولا آنها را یکی یکی بیرون میآورند و مجددا داخل پاتیل میبرند. عمل بیرون آوردن پارچهها و داخلی کردن آنها به درون پاتیل را «ورکش کردن» میگویند. انجام عمل «ورکش»، مدت یک و نیم تا دو ساعت ادامه می یابد.
با پایان یافتن این عمل رنگهای نقش شده روی پارچه ثابت میشود و زمینه ی پارچه به رنگ کرم در میآید. پارچه ها را پس از خارج کردن از پاتیل، یعنی بعد از اتمام عمل تثبیت رنگهای چاپ شده، مجددا به رودخانه می برند و شست وشو می دهند سپس در ساحل رودخانه پهن میکنند و به طور مرتب و مداوم بر روی آنها آب می پاشند. این عمل باعث کمرنگ شدن زمینه کرم پارچه و در موارد خاصی سفید شدن آن میشود. پارچه هایی را که پس از تغییر رنگ زمینه به میزان مورد نظر به کارگاه عودت می دهند، در اصطلاح محلی «طیاری» می گویند. بعد از آوردن طیاریها به کارگاه معمولا آنها را در محلولی به نام «گل بنه»، فرو می برند. (گل بنه درختی است که گلهایی شبیه پسته دارد و در این کار از برگ آن استفاده میشود) نحوهی تهیهی محلول «گل بنه»، به این ترتیب است که معمولا شش کیلوگرم «گل بنه» را (برای پنجاه متر پارچه) در آب میجوشانند تا رنگ آب قهوهای شود، در این موقع آن را صاف میکنند، محلول صاف شده را در ظرفی میریزند و طیاریها را به مدت پنج تا ده دقیقه در آن فرو میبرند، بعد آنها را بیرون میآورند و فشار میدهند تا آب اضافی آنها گرفته شود سپس پارچه را در آفتاب خشک میکنند.
در مرحلهی بعد مقدار معینی «کَلا» (کَلا ماده ای است که از سوزاندن ریشه نوعی گیاه بیابانی به دست میآید و خاصیت شدید قلیایی دارد.) را در آب حل میکنند و محلولی را که پس از صاف کردن به دست میآید به همین نحو دو بار، هر مرتبه تقریبا شش کیلو کلا اضافه می کنند؛ در مرحله اخیر یعنی پس از اضافه کردن کلا برای بار سوم این محلول به اصطلاح قلمکارسازان، «قوام» میآید. در این حالت آن را با لعاب کتیرا مخلوط میکنند و درون قدح میریزند و پارچهای به روی قدح میکشند (مشابه رنگ مشکی و قرمز).
در این موقع با زدن قالب روی پارچه و انتقال نگارههای روی قالب بر پارچه نقوش را چاپ میکنند. نقشهایی که با این رنگ چاپ میشود، قهوهای روشن است.
2-3: قلمکار جیگرنات
در قدیم، قلمکارهای جیگرنات، بیشتر برای تهیهی لباس زنان ایلات و روستاهای ایران تهیه می شد؛ علت این امر سادگی و ارزانی مراحل تولید آن بوده است؛ چون این نوع محصولات بیشتر با پارچههای کم ارزش تهیه میشد و مراحل تولید پیچیده و مشکلی نیز نداشت، از این نظر، قیمت آن در حد توانایی مالی اکثریت مردم بود؛ وجود تودههای بزرگ مردم ده نشین و کم بضاعت و مقدار تقاضا باعث افزونی تولید قلمکار جیگرنات بود. همچنین آنهایی که متخصص تهیهی این نوع قلمکار بودند، درآمد کافی داشتند.
2-3-1: قلمکار جیگرنات قرمز
برای تهیهی این نوع قلمکار، مقدار معینی پارچه سفید (معمولاً در هر نوبت تولید پنجاه متر پارچه) را به مدت ۲۴ ساعت، در آب رودخانه، به حالت سکون قرار میدهند تا پارچه کاملا آبخور شود. سپس پارچه ها را سنگ گیری می کنند تا مواد زاید آن خارج شود آنگاه آن را مدتی در مجاورت هوای آزاد قرار می دهند تا خشک شود، در این موقع در داخل تغاری، مقداری پوست انار ساییده را با مقدار لازم آب مخلوط میکنند و پارچهها را داخل تغار قرار میدهند، سپس مجددا آنها را در مجاورت هوای آزاد، خشک میکنند.
این پارچه ها را که با این شرایط ساده، به رنگ زرد مایل به کرم تبدیل شده، جیگرنات «راسای» می نامند. در مرحله بعد، به رنگ مشکی که در قلمکار خمرهای آماده کردهاند به محلول کتیرا و زاج سیاه و مقداری روغن کرچک می افزایند تا رنگ مشکی مطلوب به دست آید، سپس آن را در قدح یا پنجیری میریزند و روی آن را نیز با پارچه ای که رنگ به آن نفوذ کند، می پوشانند؛ آنگاه پوچه مال، به وسیلهی پوچه، به طور مرتب سطح پارچه را آغشته به رنگ داخل قدح می کند در نتیجه محیطی مناسب، جهت برداشت این رنگ به وسیله قالب و انتقال آن روی «راسای» جیگرنات آماده میشود.
استادکار قالب زن، پس از پهن کردن پارچه روی میز مخصوص به وسیلهی قالبهای خاص جیگرنات، نقوش لازم را با رنگ تهیه شده روی پارچه، چاپ می کند و مدتی نیز صرف خشک شدن آن مینماید. (قالبهایی که به وسیله آن قلمکار جیگرنات ساخته میشود با قالب های خمرهای تفاوت دارد و عموما دارای نقش های ریز و کوچکی است.) سپس قدری جد (صمغ زردآلو) را به مدت نصف روز در داخل ظرف آبی میریزند و مرتباً آن را به هم می زنند تا آب این صمغ، کاملا «قوام» بیابد (در این حالت، غلظت رنگ زرد باید به اندازهی کافی باشد که این امر، در اثر تجربه بهدست میآید و معیار و ضابطهی خاصی در مورد میزان مصرف هرکدام از مواد متشکله در دست نیست).
بعد مقداری آهک آب زده را که کاملاً نرم شده در هاونی میریزند و از محلول به دست آمده جد بدان میافزایند و مدتی آن را میسایند تا صمغ و آهک به خوبی مخلوط شود و محلول صاف و نرمی به دست آید، بعد مقداری چادروا (نوعی ماده معدنی) به مخلوط آهک و صمغ زردآلو اضافه و آنها را کاملا مخلوط میکنند. در نتیجه رنگ زردی به دست میآید که آن را «بس گلی» مینامند. «بس گلی» را در تاره میریزند و مجاور تغاری، که داخل آن مایع کتیرای غلیظ شده وجود دارد و روی آن را نیز با پارچه پوشانیدهاند، در سمت راست استادکار قالب زن قرار می دهند و به وسیلهی پوچه، از مایع «بس گلی»، بر سطح پارچه کشیده شده روی تغار می مالند تا پارچه کاملا به رنگ زرد (بس گلی) آغشته شود.
سپس با زدن قالبهای مخصوص این رنگ، که با قالب مشکی بر روی آن نقش شده و در شرایط فعلی روی میز مخصوص چاپ گسترده شده است، نقوشی را چاب می کنند. در این حالت، نقوش زرد کاملا مشخص میشود. در این موقع، به اندازهی لازم، زاج سفید را با لعاب کتیرا، که قبلا تهیه شد، مخلوط میکنند و در قدح میریزند و سمت راست استادکار قرار میدهند. برای استفاده از این رنگ در سطح کلی پارچه، احتیاج به وسیله دیگری است که توسط استادکار تهیه میشود. این وسیله شامل یک تخته دسته دار صاف به ابعاد ۲۵×۲۵ سانتیمتر است. سطح صاف این تخته را با پارچه ای (معمولا از شال، به علت خاصیت جذب کامل رنگ در این نوع پارچه) می پوشانند و اطراف پارچه را به وسیلهی ریسمان، به دستهی تخته محکم میبندند. در مرحله بعد، پارچه را که قبلا «بس گلی» زده بودند، روی میز مخصوصی پهن می کنند و به وسیلهی همین تخته که با پارچهی شال کاملا پیچیده شده است، رنگ (مخلوط زاج سفید و کتیرا) را به طور یکنواخت در تمام سطح پارچه می کشند. پس از اینکه کلیه قسمتهای پارچه کاملا به رنگ آغشته شد، آن را چندین تا میزنند تا رنگها کاملا در پارچه قلمکار نفوذ کند و جذب شود؛ بعد از یک ساعت آن را به مدت نصف روز در آب رودخانه به حالت سکون قرار می دهند و سپس مطابق رویهی معمول، عمل «سنگ گیری» را آنجام میدهند تا رنگهای اضافی از پارچه خارج شود.
بعد از خشک کردن پارچه ها عمل تثبیت رنگ صورت میگیرد. این عمل بدین صورت است که در پاتیل، مقداری آلیزارین و آب جوش میریزند و پارچهها را به رودخانه میبرند و شست وشو میدهند و پس از خشک شدن، آنها را به کارگاه باز میگردانند؛ در کارگاه از دو رنگ آبی روشن و زرد مخصوص برای ایجاد نقوشکه قبلا با رنگ مشکی و «بس گلی» (در این موقع، این نقوش به رنگ زمینهی پارچه است) مشخص شده بود، استفاده میشود. رنگ آبی را از ترکیب نیل روشن و لعاب کتیرا تهیه و به طریق سایر رنگهای قلمکار استفاده میکنند.
رنگ زرد نیز از ترکیب زاج سفید و کتیرا به دست میآید و به کار میرود؛ نحوهی به کاربردن این دو رنگ نیز مشابه سایر رنگهای قلمکار است. در این حالت، از قالبهای مخصوصی متشکل از دو قسمت سربته و ته بته استفاده میکنند (این نوع قالبها به همین منظور تهیه و تراشیده شده است). معمولا سربته را با رنگ آبی و ته بته را با رنگ زرد، نقش میزنند و بعد از چاپ کلیهی نگارهها، در محلهایی که قبلا مشخص شده، پارچه را در محلول رقیق فرو می برند. تا رنگها مخصوصا «زرد» کاملاا نمایان و مشخص شود، در مرحله آخر با شست وشوی نهایی و خشک کردن، پارچه آماده توزیع وفروش میشود.
2-3-2: قلمکار جیگرنات بنفش
برای تهیه این نوع قلمکار نیز نحوهی عمل در ابتدا مشابه تولید سایر انواع قلمکار است که نخست پارچهها را (معمولاً حدود پنجاه متر) به رودخانه میبرند و پس از شست وشوی کامل وانجام عملیات سنگ گیری برای خارج کردن مواد زاید، آبخور کردن و خشک کردن پارچهها را به کارگاه عودت میدهند. در کارگاه، رنگ قرمز (از طریق مخلوط کردن مقدار معینی زاج سفید با لعاب کتیرا و گل سرخ تهیه میشود. گل سرخ صرفا جهت رویت نقوش ایجاد شده است و اثری در رنگ پذیری آن ندارد.) را تهیه میکنند و در قدحی میریزند و روی آن پارچهای میکشند به نحوی که این پارچه آغشته به محلول درون قدح شود بعد با مالیدن قالبهای مخصوصی، دارای بتههای درشت به پارچه و انتقال آن روی پارچه قلمکاری نقوش این رنگ را ایجاد میکنند، آنگاه به وسیله قالبهای دیگری که نقوش آن مشابه نقشهای قالب قرمز است، رنگ زرد را که از «بس گلی» (که در قسمت جیگرانات قرمز تهیهی آن به طور کامل شرح داده شد) به دست میآید. روی پارچه نقش می زنند.
در مرحلهی بعد، زاج سیاه، لعاب کتیرا و روغن کرچک را به مقدار معین با هم ترکیب می کنند و در قدحی میریزند و مانند نحوهی رنگ آمیزی سطح پارچه در جیگرانات قرمز یک تکه چوب مسطح را انتخاب میکنند و سطح آن را بهوسیلهی پارچه میپوشانند و اطراف پارچه را به دستهی چوب، محکم میبندند، این وسیله را که معروف به قالب است به رنگ مشکی آغشته و تمام سطح پارچه را با آن سیاه میکنند. پس از طی مدت زمان لازم و خشک شدن رنگ آن را به رودخانه میبرند و میشویند و مجددا خشک میکنند و به کارگاه برگشت میدهند.
بعد از این مراحل، پارچه را در پاتیلی حاوی محلول آلیزارین میجوشانند و پس از مدتی حرارت دادن، پارچه را بیرون میآورند و مجددا به رودخانه میبرند و پس از شست وشو خشک میکنند. در این موقع زمینه پارچه، مشکی و بتهها تماما دورنگ است یعنی یک طرف نقوش قرمز کمرنگ و طرف دیگر سفید شفاف است. اکنون پارچه آمادهی عرضه به بازار است و تبدیل به لباسهای مختلف میشود. در قدیم از موم سازی نیز برای تهیهی قلمکار استفاده میشد. موم سازی، علاوه بر قلمکار، در گل زنی نیز به کار می رفت ولی مدتهاست که موم سازی در تولید قلمکار منسوخ شده است و متاسفانه استادکاران قدیمی نیز از نحوهی استفاده از آن اطلاعی ندارند.
4- موارد استفاده قلمکار
از دوره صفویه تا به امروز قلمکار جهت مصارف مختلفی مورد استفاده قرار میگرفت اما به مرور زمان از موارد استفاده آنها کاسته شد و امروزه فقط از آنها بیشتر جهت استفاده رومیزی، توسینی، سفره، کیف یا ساک دستی و در موارد خیلی خیلی کم به عنوان مانتو تابستانه زنانه مورد استفاده قرار میگیرد اما با توجه به قدمت این هنر و جهت آشنایی و افزایش اطلاعات عمومی کاربران، فروشگاه اینترنی پرنون در این بخش به تمام موارد استفاده از پارچه قلمکار که در گذشته رایج بوده و امروزه اکثر آنها منسوخ شده است، پرداخته است.
1. مجمعه پوش: برای پوشاندن مجمعهی غذا به کار می رفته است. برای اینکه مجمعهی غذا محفوظ باشد، قطعهای از قلمکار روی آن میکشیدند که این رسم از دربار سلاطین صفویه بین مردم معمول و متداول شد و اعیان و اشراف، هر کدام به فراخور حال خود در مراسم میهمانی برای جلوگیری از آلوده شدن غذا روی سینیها یا مجمعههای غذا که مستخدمان بر سفره میبردند، یک مجمعه پوش می کشیدند. (مجمعه: در زبان فارسی به سینی بزرگی میگویند که ظرفهای غذا را در آن میگذارند.)
2. پرده: در قدیم از مهمترین نوع قلمکار بوده که بیشتر به صورت زوج (قرینه)، تهیه میشده است و اکثرا آن را در اتاقهای پذیرایی و دیگر اتاقها به صورت قرینه میآویختند.
3. رولحافی: از این نوع پارچه برای روی لحافی، استفاده میشد و هنوز هم در بعضی از خانههای قدیمی موجود است. گاهی از آن و رنگهای مختلفاش، برای روی تشک نیز استفاده می شد
4. لباس مخصوص زنان روستاها و ایلات: بیشتر از قلمکارهایی به نام «جیگرانات بنفش و قرمز»، تهیه می شده است.
5. سجاده: با اندازه های مختلف تهیه میشده و زیرانداز نمازگزار بوده است.
6. روکش صندلی: در قدیم به جای پارچههای امروزی نوعی قلمکار برای روکش صندلی به کار میرفته است.
7. سفره: در واقع سفره قلمکار بنا به موارد استفاده مختلف در سایزهای مختلف تولید میشده است.
تصویر 2: سفره قلمکار
8. بقچه: که بیشتر به صورت مربع تولید می شده و در آن لباس و لوازم پوشاکی خود را میگذاشتند.
9. سوزنی حمام: پارچهای بوده که لوازم حمام همچون قطیفه یا حوله و سایر لوازم دیگر حمام را در آن قرار میدادند.
10. کیف: کیف قلمکار که با یک لایه از این پارچه پوشیده شده است.
تصویر 3: کیف قلمکار
11. تزیین و دکوراسیون: نظر به اینکه پارچههای قلمکار دارای نقش و نگارهای زیبا و بدیعی است برای دکوراسیون دیوارهای رستورانها، هتلها و همچنین سقف تالارها به کار میرفت.
۱2. کتیبه: بیشتر به صورت پارچههای طومار مانند تهیه میشد و سپس حاشیهی آن را با قالبهای قلمکار میساختند و در متن آن اشعار هفت بند محتشم را قالب میزدند. این کتیبهها را بیشتر برای تزیین مجالس عزاداری به کار میبردند و هنوز هم در مساجد استفاده از آنها مرسوم و متداول است.
۱3. کلاه: از پارچه های قلمکار به شکلهای مختلف تهیه می کردند و به عنوان کلاه بر سر می گذاشتند.
۱4. قبا و اّرخالق: یک نوع نیم تنهی ضخیم که در قدیم مردان و زنان بر تن میکردند.
15. زیرلباسی: این توع از قلمکار که بیشتر در دوران گذشته معمول بوده و به دیوار، زیر لباس میپوشیدند تا از آلوده شدن لباسهای آویخته با رنگ دیوار جلوگیری کند.
۱6. شلیته: نوعی دامن چین دار کوتاه که مخصوص زنان روستاها بوده است.
۱7. رومیزی یا توسینی: از توسینی یا رومیزی قلمکاری در اندازههای مختلف برای پوشاندن روی میز و سینی استفاده می شده است.
تصویر 4: رومیزی یا توسینی قلمکار
18. روتختی: قلمکارهایی برای پهن کردن روی تختخواب مورد استفاده قرار میگرفت.
19. سر بخاری: برای تزیین لب بخاری استفاده میکردند.
20. دستمال: برای استفاده بر سر میز غذا یا مصارف دیگر مورد استفاده قرار میگرفت.
۲1. فرش: از قلمکارهایی است که نسبت به سایر محصولات قلمکار جدیدتر است و پارچه هایی که برای تهیهی آن به کار می رود بیشتر از پارچههای ضخیم دستباف است؛ استفاده از این نوع به خصوص، به علت بادوام بودن پارچه مصرفی بوده است. نقشهای این محصول اکثرا مانند قالی، یعنی حاشیهی آن به صورت زنجیره و در وسط آن گل و بته و کتیبه و دارای زیبایی و دوام مخصوص بوده است و معمولا در اندازههای مختلف به ابعاد 2×5/1 متر و 2×3 متر تهیه می شده است.
22. قطیفه: به جای حولهی حمام امروزی به کار می بردند که قطیفهی زنان با زمینهی سفید و قطیفهی مردان با زمینهی قرمز تهیه میشده است.
۲3. دامن: در قوارههایی که متناسب با اندازه دامن زنانه بود تولید میشد.
۲4. کفش یا دمپایی زنانه: یک نوع از کفش راحت که از پارچهی قلمکار تهیه میشد.
تصویر 5: دمپایی قلمکار
تهیه و گردآوری مطلب: وبلاگ فروشگاه اینترنتی پرنون
منابع: کتاب قلمكار اصفهان (از آغاز درخشش در عصر صفوي تا به امروز)، کتاب هنر قلمكار (گذشته، حال، موانع توليد و صادرات)
لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بیان کنید
دیدگاه (10)