- today
- perm_identity شیرین کریمی
- label صنایع دستی
- favorite 8 لایک
- remove_red_eye 9795 بازدید
- comment 4 دیدگاه
برای بررسی بیشتر پیشینهی شیشهگری در ایران، نخست لازم است به نکاتی در مورد پیدایش تاریخی شیشه در جهان بپردازیم و به زمانهای بسیار دور باز گردیم که انسان به دنبال شناخت راههای استفاده از شیشه (منظور شیشههای طبیعی) و تولید انواع آن بود. در مقالهای بهطور جداگانه، شیشهگری دستی و مراحل انجام آن توضیح داده شده است و در این نوشته بهطور کامل به تاریخچه آن پرداخته شده است.
تصویر 1: شیشهگری در دوران باستان
تاریخچه شیشهگری در جهان
گذر انسان از عصر حجر به دوران باستان، از اواسط هزارهی چهارم قبل از میلاد آغاز میشود که تقریبا تمامی تمدنهای مهم اولیه تا حدود اواسط هزارهی دوم قبل از میلاد وارد این دوران میشوند. پایان دوران باستان را سال 426 میدانند.
با بررسی تحولات اجتماعی عصر باستان مشخص میشود که این تحولات، پیش شرطهای اجتماعی لازم برای توسعهی صنعت و تجارت را پیدا کرد.
یکی از مسائل مهم مربوط به شیشه در این دوره، گسترش وسیع تجارت سنگ طبیعی شیشه در بین قبایل و مردم تمدنهای باستانی ساکن در کنارهی شرق مدیترانه، مصر، سوریه و بینالنهرین بود که بهطور عمده برای ساخت مهره و منجوقهای تزئینی و نیز قطعات نوک تیز برای دفاع و شکار بوده است. مطابق شواهد تاریخی، خاستگاه شیشهسازی را بینالنهرین و احتمالا در منطقهای که ماسه و قلیا در کنار هم قرار داشتهاند باید جستجو کرد.
ساکنین بینالنهرین و تمدنهای اطراف آن اولین تجربههای ذوب را در شیشه انجام دادهاند. تجربیاتی که محصولات آن شباهت زیادی به شیشههای امروزی نداشتند و ظاهر آنها بسیار کدر و پُر از دانههای ذوب نشده بود. ولی بهسرعت کیفیت ذوب بهبود یافت و تولید شیشهی مصنوعی و ساخت مهره و منجوق از آن در تمدنهای اولیهی عصر باستان رواج پیدا کرد.
در واقع گسترش جغرافیایی ساخت شیشه از روندهای اساسی این هنرِ صنعت در عصر باستان بوده است. بهویژه تمدنهای مصر، سوریه و بینالنهرین در مرکز رقابت قرار داشتند.
اسکندریه در مصر، دمشق در سوریه و نینوا در بینالنهرین در آغاز این روند تاریخی به قطبهای شیشهسازی عصر باستان تبدیل میشوند.
با پیدایش دو تمدن نوپای یونان و ایران، شیشهسازی از مصر به یونان و از نینوا به ایران انتقال یافت و در غرب، عصر شیشههای اژهای و در شرق عصر شیشههای ایرانی در روند تحولات تاریخی صنعت شیشه با مشخصههای جدید و متمایز از روندهای قبلی ظاهر گشت.
تصویر 2: ظرف شیشهگری دوران باستان
شیشهگری در ایران باستان و سیر تحول آن تا به امروز
گفته شد در قرن اول میلادی روش دَم بزرگترین تحول تاریخی در شکلدهی به مذاب شیشهها را ایجاد کرد. مهمترین تحولی که این روش بهوجود آورد، این بود که نه فقط امکان ساخت اشیا بسیار ظریف و لوکس و نیز اشکال بسیار پیچیده فراهم گشت. بلکه در مقایسه با گذشته تولید انبوه ظروف نیز امکانپذیر نیز شد. تولید محصولات شیشهای گسترش زیادی پیدا کرد و شیشهسازان از منزلت بالایی برخوردار شدند.
در مسیر این تحولات، کانونهای تولید شیشه، هویتهای مستقلی ایجاد کردند و شیشهی ایرانی نیز پویش جدیدی را در شیشهسازی شرق آغاز کرد.
با تولد امپراتوری ایران در شرق و سقوط شهر نینوا که بزرگترین مرکز شیشهسازی بینالنهرین بود، صنعت شیشهسازی از طریق شیشهگران شهر نینوا به ایران منتقل شد و به سرعت در بخش آریایی نشین این امپراتوری گسترش یافت. البته اقوام آریایی منطقه خوزستان و ایلام که همسایهی بینالنهرین بودند، از مدتها پیش یعنی هزاره دوم قبل از میلاد و به ویژه در زمان امپراتوری ایلام که مرکز آن شوش بود با شیشه آَشنا و از آن استفاده میکردند.
تصویر 3: ظرف شیشهگری ایران باستان
در تپههای قلعهی کوتی شمال ایران و خرابههای تاریخی چغازنبیل و نیز در معابد مذهبی این ناحیه زیگورات که در فاصلهی سالهای 1265 تا 1245 قبل از میلاد ساخته شده، مقدار زیادی مهرههای استوانهای شیشهای بهدست آمده که آبی تیره بود و امضای شیشهگران کاسیتی و ایلامی بر روی آنها موجود است.
اما همانطور که قبلا گفته شد، مهرههای به دست آمده از قلعهی کوتی در منطقهی دیلمان ثابت میکنند که حداقل در هزارهی اول قبل از میلاد، مهره و منجوق شیشهای در ایران ساخته میشده است که. بعدها ساخت انواع مهرههای تزئینی پیشرفت زیادی کرد بهطوری که در اوایل قرن اول میلادی مهرههایی با اشکال پیچیده و با روکشهای مختلف ساخته میشد. ساخت مهرههای سفید مرواریدی در قرن اول تا سوم میلادی صورت گرفته است.
از انواع دیگر مهرههای ساخته شده در عصر ساسانی میتوان مهرههای رنگین موزاییکی، مهرههای تراشدار حلزونی و مهرههای دو قلو که از اتصال دو مهره بهدست میآمد را نام برد. علاوهبر مهره انواع دیگر زیورآلات از جمله حلقهی انواع آویزهای گردن، گوش، لباس، پیچههای تزئینی، قطعات بازی و اشکال مختلف انسان و حیوان ساخته میشده است.
کنکاشهای باستانشناسی، استفاده از ظروف شیشهای را در حوالی سالهای 1200 تا 1100 قبل از میلاد در ایران ثابت میکند؛ اما ظروف قدیمیتر بهدست آمده بهطور عمده امضای شیشهگران سوری را دارد و ظاهرا در ایران ساخته نشدهاند، به این دلیل نمیتوان با قطعیت زمان آغاز ساخت ظروف شیشهای را در ایران را تخمین زد.
از منطقهی مارلیک دو ظرف شیشهای که به روش موزاییک ساخته شدهاند، بهدست آمده که قدمت آنها به حدود 1200 الی 1000 سال قبل از میلاد میرسد. قطعات شیشهای بهدست آمده از منطقه حسنلو در جنوب دریاچهی ارومیه نیز ساخت ظروف شیشهای به روش موزاییک را در نیمهی دوم قرن نهم میلادی در ایران ثابت میکند.
ظروف شیشهای بهدست آمده در خرابههای تختجمشید شامل بشقاب، آبخوری، کاسه، پیالهی شراب و یکسری ظروف شکسته است که بازسازی آنها نشان میدهد اکثر طرح و نقش خود را از ظروف فلزی برجسته گرفتهاند. بهترین آنها بشقابِ گود گردی است که پیرامون آن طرحی برجسته از ترنج مدور است که گلبرگهای آن از پایهی بشقاب بهطور شعاعی به بیرون پخش شده و بسیار شبیه بشقاب نقرهای قدیمی است که نام اردشیر اول بر روی آن حک شده است.
بعضی از اقوام آریایی همچون قوم مارلیک که در کنارههای سپید رود و در دامنههای شمالی کوه البرز و یا سواحل جنوبی دریای خزر مستقر شدند، احتمالا بنا به دلایل جغرافیای و دسترسی به منابع طبیعی فراوان از جمله معادن مس، طلا، نقره و آرامش حاصل از محیط زندگی شمال، از رشد فرهنگی سریعتر برخوردار شدند و با بهرهگیری از ثروت فراوان، در سطح بسیار بالایی از نظر هنری و صنعتی قرار داشتند.
بررسی ظروف برنزی، سفالی، طلایی و نقرههای و این قوم از نظر شکل طرحهای تزئینی و تکنیک ساخت میتواند ما را به درک سبک و سلیقهی هنری به کار رفته در شیشههای ایرانی عصر باستان کمک نماید.
در واقع شیشهگری ایرانی دارای نوعی هویت مستقل بوده و تاثیر تاریخی عمیقی در سایر کارهای هنری صنعتی ایران داشته است. برجسته شدن شیشههای ایرانی در عصر باستان و گسترش شیشهسازی ایران به عنوان یک پویش جدید، ملهم از همان روحی است که به شکلگیری ظروف مارلیک انجامیده است. بهطور مشخص، طرح ترنج که در کف اکثر ظروف فلزی مارلیک وجود دارد و در شیشههای ایرانی هم به کار رفته، بازتاب عقاید مذهبی اقوام آریایی است.
به هر حال شیشهسازی در دوران هخامنشی چندان وضع روشنی نداشت و نمیتوان محل ساخت این ظروف را با اطمینان اعلام کرد. شاید هم شیشهگران بینالنهرین آنها را در ایران ساخته باشند. متاسفانه یکی از مهمترین مشکلاتی که در بررسی در تاریخی صنعت و خصوصا صنعت شیشه در ایران وجود دارد، آن است که اشیا شیشهای قدیمی ایران یا اکثرا به سرقت به رفته و یا به دلیل دخالت باستانشناسان کشورهای مختلف و عدم هماهنگی کار آنها و حفاریهای افراد غیر مسئول و احیانا سارقان عتیقه، نمیتوان تسلسل تاریخی این صنعت را دقیقا مشخص کرد.
تصویر 4: ظرفهای شیشهای دوران هخامنشیان
به ویژه اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی و تجاری خاص خود، پل ارتباطی در دنیای باستان بوده است و بر این اساس ورود شیشههای بینالنهرین، سوری و حتی مصری به ایران و تاثیرات متقابل دو فرهنگ امری بدیهی خواهد بود، چرا که این تداخل، جدا کردن شیشههای ساخت ایران و تاثیرات متقابل دو فرهنگ امری بدیهی خواهد بود. چرا که این تداخل، جدا کردن شیشههای ساخت ایران و تعیین ابداعات ناب و خاص ایرانی را بسیار مشکل میکند و اگر بدانیم که بیش از 95 درصد شیشههای ایرانی یافت شده، در موزههای خارجی قرار دارند، مشکل بررسی دو چندان میشود.
امپراتوری باستانی ایران با حمله اسکندر فرو ریخت، ولی پس از پایان دورهی هلنی و سقوط سلوکیه به دست اشکانیان، با گسترش جغرافیایی صنعت شیشه روبهرو هستیم، بهویژه آن که با ایجاد جادهی ابریشم، ایران محل تلاقی شرق و غرب و بر سر راه تجاری امپراتوری روم و چین قرار گرفت.
کنکاشهای باستانشناسی نشان میدهد که تولید اشیا و ظروف شیشهای در شمال، شمال شرقی، غرب و به ویژه نواحی قدیمی دجله و فرات از نظر کمی و کیفی به حد بالا میرسد و شیشهی ایرانی بازار نسبتا خوبی را در چین، ژاپن و اکثر کشورهای خاور دور به دست میآورد. البته از نظر شکل و شیوهی کار، شیشهی ایرانی هماهنگی و همسانی زیادی با شیشههای رومی دارند و این نشانهی آن است که آمیزش فرهنگی از یکسو و رقابت تجاری از دیگر سو، بین این دو امپراتوری کاملا وجود داشته است.
تصویر 5: ظرفهای شیشهای دوران اشکانیان
در این دوره شیشههای نازک را عمدتا از طریق دَم آزاد (دمیدن مذاب در هوا) و شیشههای ضخیم را توسط دَم قالبی (دمیدن مذاب در یک قالب) شکل میدادند. در مناطق کوهستانی ایران روش تراش پرداخت و تفصیل به کار میرفته است که احتمالا این روش در زمان هخامنشیان از بینالنهرین کسب شده بود.
تراش شیشه در زمان ساسانیان به اوج خود رسید و ظروف تراشدار ایرانی به شرق و غرب صادر میشد. نمونههای فراوانی از این ظرف تراشدار در موزههای بزرگ دنیا نگهداری میشوند و از الگوهای انحصاری شیشهی ایرانی در عصر باستان به حساب میآیند. ظاهرا روش دم آزاد در اوایل قرن اول میلادی به ایران آمد و بعدها به تدریج به دم در قالب انجامید.
شیشهگران ایرانی روشهای تزئینی خاصی را به کار میبردند و ویژگیهای انحصاری شیشههای ایرانی از نظر تزئین، سبب افزایش تقاضا برای این شیشهها در غرب و شرق شده بود، به ویژه شیشههای ضخیم ایرانی که از طریق جادهی ابریشم صادر میشدند، مقبولیت بیشتری در جهان آن روز پیدا کرده بودند. روشهای تزئینی ظروف شیشه در زمان اشکانیان و ساسانیان را میتوان به چهار دستهی مهم تقسیم کرد که عبارتند از:
1- تراش نقوش برجسته.
2- تزئین نواری و گل مهرهزنی.
3- زدن نقش با قالب.
4- نقوش پر مانند.
از چهار روش بالا، تراش نقوش برجسته در شیشههای ضخیم ایرانی، بیش از همه به چشم میخورد و معروف است. در تراش نقوش برجسته از سنگهای تراش برای برش استفاده میشد و روی ظروف اشکال گوناگونی تراش داده میشد. تراش خطی، تراش دایرهای، تراش مصنوعی و نیز تراش سنگ لاکپشتی از روشهای معمول تزئین بودند.
ایجاد طرحهای تزئین اشیا از طریق تراش نقوش هندسی روی بدنهی شیشه مهمترین روش تزئین شیشهگران ایرانی بوده است و همین روش بعدها در دورهی اسلامی پایه و مبنای هنر اسلامی ایرانی قرار گرفت.
تزئین شاخ و برگی با نخ شیشه روی بدنهی ظروف، با کشیدن نخها یا رشتههای نازک شیشه انجام میشده؛ در این مورد نیز شیشههای ایرانی ظرافت و زیبایی خاصی داشتند که شکلهای بعد بیانگر آن میباشند.
تصویر 6: ظروف شیشهای دوران ساسانیان
نقشزنی و گل مهرهزنی با چسباندن دکمهها و حبابهای تزئینی با استفاده از انبر یا ابزار خاص دیگر روی لقمهی مذاب، قبل یا پس از دمیدن صورت میگرفت بهطوری که لقمه پس از دمیدن دارای یکسری آرایههای منظم یا غیرمنظم رنگی میشد. این روش را احتمالا ایرانیها از سوریها گرفتهاند و مطابق سلیقهی خود باز آفرینی کردهاند.
آرایش با حبابکهای ریز آّبی جهت تزئین سطح ظروف زرد، سبز کمرنگ و غیره بسیار متداول بوده است. شکل ظروف مورد تزئین بهصورت ظروف شاخی شکل یونانی است که در قرون چهارم و پنجم میلادی در رم و سوریه بسیار رایج بوده است.
آرایش یا حبابک رنگی روی سطوح ظروف گاه به شکل پیچیدهای انجام میشده است. شکلهای زیر نشاندهنده این گفته است. ریختهگری در قالبهای فلزی نقشدار از روشهای متداول این دوره بوده است، نقش با قالب فلزی روی قطعهی شیشهای زده میشد و از این طریق روی ظروف شیشهای انتقال مییافت. نمونههای زیادی از این شیشهها در نقوش ستونها و دیوراهای تختجمشید به دست آمده است.
ایجاد نقشهایی شبیه پَر پرندگان روش ظروف شیشهای نیز از جمله روشهای تزئینی به کار رفته در شیشههای ایرانی است. در این روش قبل از سفت شدن شیشه، رشتههای مختلف مذاب رنگی دور ظرف کشیده میشود، سپس توسط میلهای که نوک قلاب مانند داری دارد رشتهها را بهصورت زیگزاک بالا و پایین در میآورند تا حالتی شبیه پرندگان ایجاد شود.
در زمان ساسانیان ظروف دستهدار نیز ساخته میشده است که اکثرا زیبا و در اندازههای کوچک هستند. اشکال و طرحهای ابتکاری دیگری نیز وجود داشته است.
دیماوند در کتاب بررسی ایران گفته است: «تا این اواخر از ظروف شیشهای ایران در دورههای اسلامی اطلاعات زیادی در دست نبود ولی شواهدی که از نقاط مختلف مانند شوش، ری، ساوه، نیشابور به دست آمده نشان میدهد که ساختن این گونه ظروف در سایر نقاط ایران نیز مرسوم بوده است. ظروف شیشهای در اوایل دورهی اسلامی بیشتر شامل بطری، گلدان، قوری و فنجان است که برای رفع حوائج زندگی ساخته میشد و برخی برای نگاهداری روغن و عطر به کار میرفت. انواع این ظروف که به شکل و اندازههای مختلف ساخته میشد، به قدری زیاد است که ذکر آنها میسر نیست و اغلب آنها متعلق به قرنهای هشتم و نهم میلادی بوده و بدون تزئین است.»
تصویر 7:تنگ آب و گلدان شیشهای نیشابور با قدمت 1100 سال
یکی دیگر از فنون عهد قدیم حکاکی، برش روی شیشه به وسیلهی دست یا چرخ است. بر روی بعضی از ظروف شیشهای قرن نهم که در سامره ایران پیدا شده، حکاکیهای عالی از صورت انسان وجود دارد.
کشف قالب بهخصوص ساخت ظروف شیشهای در نیشابور ثابت میکند که در این منطقه ظروف شیشهای ساخته میشد. دو نوع ظرف مخصوص عطر نیز که هم اکنون در موزه مترو پولیتن موجود است، از جمله همن محصولات است.
شیشهگری پس از سالها رونق که از آغاز ظهور اسلام در ایران شتاب بیشتری یافته بود، تدریجا و به سبب رواج شیشهسازی در ایتالیا رونق دیرینه خود را از دست داد.
در آن روزگاران شیشهگران ایتالیایی انواع و اقسام شیشه و آیینههایی را که از هر حیث بر محصولات مشابه ایرانی برتری داشت، تولید و عرضه میکردند. با این همه بطریها و ظروف و ظروف شیشهای مربوط به قرن دوازده میلادی که در گرگان بهدست آمده و از جهات هنری و تزئینی بسیار جالب است، نشان از وجود شیشهگری در ایران تا حدود قرن هفدهم میلادی ادامه یافت تا آن که در آن عصر اقدامات دامنهداری برای احیای این صنعت صورت گرفت که موجب رونق دوبارهی آن شد.
از سفرنامهی شاردن که بین سالهای 1664 تا 1681 میلادی به ایران مسافرت کرده بود، چنین مستفاد میشود که در اصفهان و شیراز ظروف شیشهای ساخته میشد، حتی در این سفرنامه اشارهای نیز به مرغوبیت ظروف شیشهای شیراز و کیفیت برتر آن نسبت به محصولات شیشهای اصفهان شده است.
رونق صنعت شیشهگری در ایران همچنان ادامه یافت و نمونههایی که ظروف شیشهای مربوط به قرون 18 و 19 میلادی به دست آمده، بهطور عمده شامل بطری و گلدان در اندازههای مختلف میشود و برخی از آنها دارای نقاشی بوده و پارهای فقط تزئینات قالبی دارد که خود دلیلی بر این مدعاست. این ظروف نیز در حال حاضر در موزه متروپولیتن نگهداری میشود.
شیشهگران ایرانی که طرز رنگ کردن شیشه را میدانستند با به کار بردن انواع و اقسام رنگهای گوناگون، پیش از پیش بر زیبایی مصنوعات خود افزودهاند و ساخت محصولات مختلف شیشهای از گلدان و بطری تا گلابپاش، قیف و ظروف شیشهای گردن دراز در ایران مرسوم بوده است.
در شهر قم نیز تا قرن نوزدهم میلادی، شیشهگرها ظروف شیشهای را که پارهای از آنها شکم فرو رفتهای داشته و گردن آنها هم با شیشهای به شکل مارپیچ زینت مییافت، تولید و عرضه میکردند که در حال حاضر نمونههای فراوانی از آن در دست است.
زمان غزنویان و دوران سلجوقی را میتوان نخستین دوران شکوفایی هنر-صنعت بلورسازی بعد از اسلام در ایران نامید و نیشابور و گرگان را مراکز عمده تولید بلور در ایران دوران دانست. آثار جالبی از شیشههای دورهی سلجوقی مربوط به نیشابور را میتوان در موزهی آبگینه و سفالینهها مشاهده کرد.
با هجوم مغولها به ایران، شیشهگری دچار رکود شد و هنرمندان بلورساز ایرانی به سوی غرب مهاجرت کردند و در نتیجه فعالیت این رشته به مدت یک قرن و نیم مسکوت ماند.
این وقفه در نیمهی دوم قرن چهارده میلادی توسط تیمور گرگانی با کوچاندن بلورسازان دمشق و حلب به سمرقند از آن جا به ری و ساوه و همدان شکسته شد و هنر صنعت شیشهگری دوباره رونق یافت.
با روی کار آمدن سلسلهی صفویه، بلورسازی نیز همچون سایر هنرهای سنتی مورد توجه خاص قرار گرفت. در دورهی شاهعباس دوم به دستور وی بلورسازان وِنیزی به ایران آمدند تا به آموزش شیشهگران اصفهان و شیراز بپردازند. در پی این اقدام، بر کیفیت تولیدات افزوده شد.
پس از دورهی صفویه شاهد رکود تدریجی شیشهگری در ایران هستیم، اگر چه در زمان صدارت امیرکبیر و هنگام سلطنت ناصرالدین شاه کارگاههای بزرگی در اطراف پایتخت و شهرهای بزرگ شیراز و اصفهان بنا شد و با استخدام استادکاران ایتالیایی و به خدمت گرفتن تکنولوژی پیشرفته، فعالیت گستردهی بلورسازی در ایران دوباره رواج یافت ولی دیری نپایید که بر اثر مسائل مختلف و بیتوجهی مجدد، شالودهی کارگاهها و کارخانجات بلورسازی دستی یاد شده از هم پاشیده شد.
در دورهی پهلوی اول با استخدام چند استادکار آلمانی برای تعلیم بلورسازی و استادکار ایتالیایی برای آموزش تراش روی شیشه در تهران اقداماتی به عمل آمد ولی رونق شیشهگری و بلورسازی میسر نشد.
ظرف سه دههی اخیر، بار دیگر شواهد رونق نسبی و روزافزون شیشهگری در شهر تهران هستیم که میتواند فراز جدیدی و شاید نقطه عطفی در صنعت شیشهی دستساز ایران به حساب آید.
در حال حاضر حدود سیوپنج کارگاه تولید کنندهی شیشهی دستساز و حدود سی کارگاه شیشه قالبیساز و دستساز را تولید میکنند، در مجموع حدود شصت و پنج کارگاه شیشهگری فقط در شهر تهران به کار تولید انواع و اقسام محصولات شیشهای میپردازند اما شیشهگری در میمند فارس و برخی دیگر از شهرها نیز تا حدودی رواج دارد.
البته به جز میمند که تا حدودی محصولاتش از تنوع برخوردار است؛ در سایر مراکز دیگر تولید، فراوردههای ساخته شده از عمدتا قرابه، کوپ و شیشههای ویژه نگهداری آّبلیمو، گلاب و عرقیات سنتی تشکیل میدهد.
تهیه و گردآوری مطلب: وبلاگ فروشگاه اینترنتی پرنون
منبع: شیشهگری دستی در ایران
فراموش نکنید با ارسال نظر در زیر هر مقاله به ما در ارسال و بهبود مقالات بعدی یاری خواهید رساند.
دیدگاه (4)